به گزارش یزدفردا، روابط عمومی، غمکده ایست که مریدانش به مسلک "سوختن و ساختن" استوارند و رهروانش وفا می کنند، ملامت می کشند و اما خوشند چرا که در طریقت آنان کافریست، رنجیدن.
و من اما بیش از سه سال است ساقی هم مسلکان خویشم و بیش از همه، خجل از آنچه که لایق یاران بود و در توان مان نبود، راه، سنگلاخ بود و پای برهنه و جامه در زیر آفتاب تموز، دریده.
روزهای آخرین است که وارث دردهای دوا نشده و دین های ادا نشده ام که هر یک از یاران در گوشه گوشه این میکده، آن را به جان خریده، لیکن از عهد خویش نبریده اند.
دولت ها آمدند و رفتند و می آیند و می روند و همچنان این هم مسلکان من هستند که متهم هزار جرم نکرده اند و نعره کش هزار زخم نخورده و تجربه می گوید این عاشقیت همچنان ادامه دارد...
روزهای آخر است و هزار کار نکرده که باید می کردم برای یاران خویش و سرانجام رسیده ام به این که بیاموزم آنان را به طریقت پیران این میکده که همانا "سرخ کردن صورت است با سیلی" و "خندیدن به گریه هایی که راهی جز ناتمام ماندن ندارند."
و چه طنز دردآوری است که در تقویم این سرزمین، روزی را به نام یاران این میکده مزین کرده اند، فارغ آن که ساقی این میکده، که امروز منم، جز باده "غم و شرمندگی" چیزی ندارم که جام شان را پر کنم و بیمناکم از خدای خویش، که آیا این"نتوانستم" کافی است برای عذر این تقصیر و یا این که...
یاران میکده ! پیران غمکده! نه باده ای است برای سرمستی و نه بهانه ای برای مستی. لیکن با همه وجود، ساقی خویش عفو نمایید و آنچه نشد را به حساب بخت بد روزگارش گذارید چرا که راه و رسم رادمردان این است و طریقت مجنونان این غمکده، نیز. بر شما مبارک باد آن رنج ها که کشیده اید و آن گنج ها که نبرده اید.
ساقی این روزهای آخر
علی صالحی
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 30,ژانویه,2025